مشکلات دانشجویان به طور خلاصه
همان گونه که می دانیم، دانشجویان در دوران تحصیلی خود با مشکلات و گرفتاری های فراوان و گوناگونی روبرو هستند. از جمله این مشکلات و دشواری ها، پیرامون انگیزه های فردی، محیط اجتماعی، محیط دانشگاهی، سیستم آموزشی و امثالهم می باشند. این مشکلات می تواند روی کیفیت آموزشی تأثیر منفی بگذارد.
جامعه ما در مسیر توسعه یافتگی خود، هم اکنون در مرحله حساس خیز اقتصادی قرار دارد و سرمایه گذاری ها و بهره مندی از انواع تجهیزات و تکنولوژی های جدید به منظور رشد و توسعه بخش ها و زیر بخش های جامعه، نیاز به انسان های تحصیل کرده و متخصص دارد. لذا آموزشی از نظر کمیت و همچنین نحوه و کیفیت آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار خواهند بود.
اگر چه می توان گفت امروزه داشتن مدرک و یا مدرک گرایی به طور گسترده ای در جامعه ما رواج یافته است لیکن ایجاد و تأسیس دستگاه ها و نهادهای آموزشی با پیچیده تر شدن سطح تکنولوژی، کار سهل و آسانی نخواهد بود. از ان رو ایجاد و استفاده از سیستم های با کیفیت آموزشی بالا، روز به روز حساس تر و پر اهمیت تر شناخته می شوند.
انسان موجود پیچیده ای بوده، شرایط مختلف، مشکلات و موانع، تأثیر زیادی روی تربیت او می گذارد و دانشجو با هر انگیزه ای که پا در عرصه علم و دانش گذاشته باشد، شرایط زندگی و محیط اجتماعی، فرهنگی و آموزشی می تواند نقش تعیین کننده ای در رسیدن او به اهدافش داشته باشند.
مشکلات دانشجویی
مسائل و مشکلات دانشجو موانعی است که باعث پایین آمدن پیشرفت تحصیلی وی می شود. این موانع شامل قبل از تحصیل و در حین تحصیل وی می باشد. در رابطه با موانع قبل از تحصیل بایستی بیان نمود که بیشتر ریشه در زمینه های ژنتیکی دانشجو دارد. یکی از نظریه های دیدگاه زیستی که به دنبال یافتن پیوندهای میان زیست شناسی و رفتار است، در واقع پیوندهایی که میان ساختمان بدنی انسان و مسائل رفتاری و عاطفی و احساسی آنها وجود دارد را شامل می شود. «اکثر مشکلات رفتاری – احساسی انسان حاصل کنش متقابل میان زمینه ژنتیکی انسان و محیط آنان می باشد».
تعاملات محیطی
اصولاً افراد به طور مستقل و جدا از محیط و موقعیتی که در آن قرار دارند عمل نمی کنند. تفاوت های موقعیتی بر چگونگی واکنش افراد به شکلهای مختلف اثر می گذارد. شخصیت فردی ما تحت تأثیر محیط شکل می گیرد. گروهی از افراد که در یک موقعیت خاص قرار دارند با گروه شبیه به خود در موقعیت دیگر، رفتار متفاوتی را از خود بروز می دهند. بر این اساس مشکلات دانشجویان از محیط خانوادگی، آموزشی و اجتماعی آنها ناشی می شود.
ویژگی های فردی
شخصیت هر فرد مجموعه ای از الگوهای رفتاری است که در طی زمان شکل گرفته و به صورت عادت درآمده است و به تدریج آن مجموعه را شناسانده و به عنوان معرفت وی در نظر گرفته می شود.
دوران زندگی انسان را می توان به چهار دوره : کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و پیری تقسیم نمود. جوانی، نوجوانی است که به دنبال یک سلسله درگیری های اجتناب ناپذیر ناشی از افزایش نیروها و سرانجام با حفظ همه آنها به اعتدال پایدار منجر می شود. در این دوره که از حدود ۱۲ تا ۲۰ سالگی طول می کشد، بر اثر نیروهای بی سابقه ای که فرد در خود احساس می کند و افق های فکری جدیدی که به روی خود گشوده می بیند، شور و هیجان آدمی به حد اعلای خود می رسد.
اغلب افراد پس از طی دوران جوانی وارد محیط دانشگاه می شوند که به طور معمول بحران های دوران نوجوانی را سپری نموده و اکثراً به یک حالت تعادل و پایداری رسیده به طوری که می توان رفتارهای آرام و سازنده ای را از آنها شاهد بود.
عوامل تأثیر گذار روی شخصیت و رفتار دانشجویان:
عوامل اقتصادی
همانگونه که می دانیم عوامل اقتصادی در اکثر جوامع جهانی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارای جایگاه خاصی بوده و تأثیرات عمیقی را بر روی درآمد قابل تصرف
خانواده، نرخ بهره، نرخ
تورم و دارایی ها و ثروت مردم می گذارد. در جوامعی مانند کشور ما که در مسیر ترقی و توسعه در حال فعالیت است، افزایش نرخ تورم به دلیل سرمایه گذاری ها و هزینه های گوناگون زندگی رو به افزایش می باشد و مشکلات زیاد اقتصادی را برای خانواده های کم درآمد موجب می گردند.
در نقطه مقابل گروهی از دانشجویان به دلیل رفاه بیش از حد به نوعی با مشکلات روبرو هستند. در این طبقه مشکلات مطرح نمی باشد، اما وجود سرگرمی های متنوع و یا در اختیار نهادن امکانات بیش از حد رفاهی و برآوردن سریع هر نوع خواسته فرزندان باعث می گردد آنها با واقعیت زندگی دست و پنجه نرم نکرده و با کوچکترین مخالفت خواسته ها یا موانع اجتماعی به دلیل عدم یادگیری و تجربه در مقابل ناکامی ها و شکست ها، دچار دلسردی،
افسردگی و دیگر مشکلات می شود.
در واقع این گونه دانشجویان نسبتاً به همان میزان که خانواده های با وضعیت اقتصادی بد در معرض ابتلا به مشکلات رفتاری قرار دارند، مبتلا می گردند، لیکن با دلایل متفاوت.
عوامل محیطی
شایان ذکر است که رفتار انسان در نتیجه برخورد او می باشد با موقعیت های مختلف در محیطی که زندگی می کند. لذا در موقعیت های گوناگون، انسان ها با توجه به فکرشان، واکنش و یا رفتار خاصی از خود بروز می دهند. اگر چه محیط اجتماعی و محیط دانشگاه، هر کدام مرکزی برای تربیت و پرورش عقل و توانمندی های بینشی و دانشی دانشجویان می باشند، ولی ورود به این دو محیط هر کدام قوانین و مقررات خاص خود را دارد که ممکن است دانشجو در تعامل با آنها با مشکلات عدیده ای روبرو شود و موانعی را برای او ایجاد کند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی
عوامل فرهنگی و اجتماعی نظیر ارزش ها، سنت ها، عقاید، عادات و رسوم و روش های زندگی گوناگون تأثیرات عمیقی را بر افراد اجتماع از جمله دانشجویان که اتفاقاً بسیار حساس دقیق می باشند، به جای می گذارد و اغلب برای آنها مشکلات و مسائلی را ایجاد می کند.
یکی از تصورات مرسوم در جامعه ما این است که هر کس تحصیل کرده باشد، مورد احترام و تکریم بیشتری واقع می شود، نفس این قضیه برای برخی از دانشجویان ایجاد مشکل می تماید.
محیط خانواده
نحوه برخورد والدین با مسائل تحصیل نوجوانان نقش مهمی در پیشرفت یا افت تحصیلی و مشکلات آموزشی آنان دارد. اغلب تحقیقات نشان می دهد که بین طرز تلقی و نگرش جوانان از ویژگی های والدین و محیط خانوادگی با پیشرفت تحصیلی آنان همبستگی معنی داری وجود دارد. این محققان، خصوصیات و شیوه رفتار والدین با فرزندان را بر اساس توصیف های هفت هزار نوجوان در سه مقوله والدین هدایت کننده، والدین قدرت مدار و والدین آسانگیر یا آزاد گذارنده دسته بندی کرده اند. آن گاه نمره درسی دانش آموزان گروه نمونه با توصیف آنان از والدین خود مقایسه شده و چنین نتیجه گیری شده است، بهترین نمره های درسی از آن فرزندان والدین هدایت کننده بود و بر عکس والدین قدرت مدار و آسانگیر نقش کمتری بر پیشرفت تحصیلی فرزندان خود داشته اند.
انتظارات دانشجویان از محیط دانشگاه
بیشتر دانشجویان با ورود به دانشگاه از خود، جامعه، زندگی و مسائل اجتماعی تصورات و مفاهیمی را در ذهن دارند که کاملاً با آنچه که والدین در ذهن و افکار خود می پرورانند، متفاوت و حتی گاهی اوقات متضاد می باشد. لذا به محض ورود به محیط دانشگاه این انتظارات را دارند که راه حل همه مشکلاتشان را در این محیط جدید بیابند. ولی وقتی مشاهده می کنند که دانشگاه خارج از برنامه های آموزشی خود به امور دیگری می پردازد و به راهبری فکری و معنوی و همکاری هایی اثربخش با آنها توجه چندانی ندارد، به خارج از دانشگاه روی می آورند و در این مسیر ممکن است گرفتار انحرافاتی شده و از راه اصلی کسب و علم و دانش باز نمانند.