زنان نیمی از کل جمعیت کره زمین را تشکیل میدهند و معمولا در بسیاری از نقاط دنیا کمتر دیده یا مورد توجه قرار میگیرند. در حالی که دو سوم ساعات کار در جهان به وسیله زنان انجام میگیرد و تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای جهان به زنان اختصاص دارد.
بسیار دیده شده در یک موقعیت برابر، جنسیت باعث تبعیض بین انسانها میشود. همین تبعیض باعث شده همیشه زنان در پی شغلی جدید باشند؛ شغلهایی که بیشتر به کارهای خانه شباهت دارد.
در سراسر جهان زنان نقش اساسی در اقتصاد و توسعه کسب و کارهای کشور خود ایفا میکنند. زنان با بهرهگیری از خلاقیت ذاتی و قدرت پروشی که دارند به توسعه کسب و کار کمک کرده و کسب و کارهای نوین و خلاقانهای راه میاندازند. از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است.
یکی از نشانههای توسعه در هر جامعهای، فضای کسب و کاری است که زنان کارآفرین راهاندازی و مدیریت میکنند. زنان به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای انسانی، میتوانند نقش بالقوهای در فرآیند توسعه بخشهای اقتصادی هر جامعهای ایفا کنند. بخش کسب و کار یکی از همان مواردی است که زنان میتوانند نقش تاثیرگذاری در آن داشته باشند. مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیتها و تواناییهای زنان، بلکه در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نقش کلیدی داشته و دارد.
در گذشته تعداد مدیران مرد بسیار زیاد بود به طوری که کمتر از وجود مدیر زن سخن به میان میآمد. اما بعدها با به وجود آمدن جنبشهایِ مختلف جهانی، حضور زنان در شغلهای مدیریتی پررنگتر شد. اکنون میتوان گفت در جایگاهی قرار داریم که تعداد حضور اجتماعی زنان با مردان برابر است. به طوری که نمودارهای آمارهای جهانی نشان میدهد در کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای در حال پیشرفت، میزان زنان و مردان مدیر بیشتر به هم نزدیک شده است. البته پیشرفت این رشد در کشورهای خاورمیانه بسیار کندتر است.
از آنجا که زنان همیشه نقش والد داشته و بیشتر حس عاطفی، مراقبتی و فداکاری در آنها تقویت شده این امکان به مردان داده شد تا محیط پیشرفت را برای خود هموارتر سازند. امروزه جایگاه زنان در دنیای تجارت کشورهای توسعه یافته مشخص است و جنسیت وجه تمایزی برای فعالیتهای اقتصادی، پیشرفت و موفقیت محسوب نمیشود. اما در کشورهای در حال پیشرفت بانوان بازرگان همچنان با چالشهای زیادی برای ورود به دنیای تجارت، دستیابی به جایگاه مناسب و تثبیت موقعیت خود مواجهند.
کارآفرینی زنان میتواند باور محدودیت اجتماعی آنها را تغییر دهد. ایجاد تفکر کارآفرینی و ورود به کسب و کار در میان زنان و دانشآموختگان دانشگاهی باعث میشود با تمرکز بر دانش و مهارت از استعدادهای بالقوه خود بهره مند شوند. حال آنها با ایجاد کسب و کار فردی یا گروهی در رشته تخصصی، افرادی خلاق، نوآور و کارآفرین شده و خود را باور خواهند داشت.
یکی از راهکارها برای تغییر سهم مدیریتی زنان و حضور بیشتر به عنوان مدیر در جهان، شرکت خودجوش آنها در دورههای آموزش کسب و کار است. کارآفرینی زنان میتواند باور محدودیت اجتماعی آنها را تغییر دهد.